به گزارش خبرگزاری حوزه، حجت الاسلام رسول رضایی، پژوهشگر حوزه علمیه اصفهان در یادداشتی آورده است:
به توفیق پروردگار انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پایان یافت، اما شگفتیها، عبرتها و درسهای جالب و زیادی از خود به یادگار گذاشت که هر کدام در جای خود نیازمند کاوش و کالبدشکافی است.
اما شاید مهمترین شگفتی و بزرگترین موهبت الهی که در قبل و حین دوازدهمین دوره انتخابات مجلس اتفاق افتاد را بتوان در ارتقاء سطح مطالبهگری، پررنگتر شدن بصیرت اقتصادی، شناسایی خسارات اقتصاد نئولیبرال و افزایش سطح دشمنشناسی در جنگ تمام عیار اقتصادی جستجو کرد.
خوشبختانه در پرتو انجام مناظرههای متعدد و سخنرانیهای روشنگرانه امثال دکتر سید یاسر جبرائیلی، در این دوره از انتخابات مجلس، مطالبه و گفتمان "نه به نئولیبرالیسم" سر دست گرفته شد.
آحاد جامعه متوجه این نکته گشتند که سیاست غلط حذف ارز ترجیحی، جهانیسازی قیمتها، دلاریسازی مواد اولیه، عدم مداخله دولت در اقتصاد، رهاسازی قیمت ارز و ... موجب گشته که خامفروشان و ذینفعان افزایش قیمت دلار (نظیر پالایشگاهها، پتروشیمیها، فولادیها و ...) به سودهای نجومی بادآورده برسند، اما طبقات فرودست به درههای فقر و نکبت سقوط نمایند.
برخی از کاندیداها به طور صریح و صحیح به ریشهیابی معضلات اقتصادی پرداختند و تا حدود زیادی موفق شدند به مخاطبین خود بفهمانند که آدرسهای غلط و اغواگرانه "جریان تحریف" با میانداری تکنوکراتهای غربزده، بچههای شیکاگو، دانشآموختگان مکتب نیاوران، متولیان روزنامه دنیای اقتصاد، هفتهنامه تجارت فردا، سایت اکو ایران و ... برای حال و روز صنعت، معدن، کشاورزی، خودرو، واردات و صادرات ایران نه تنها خیری نداشته، بلکه شرآفرین و خسارتزا بوده است.
اتفاق جالبی که در این دوره از انتخابات روی داد و باید آن را به فال نیک گرفت ️آنست که به کرات مشاهده شد شعارها، وعدهها و محورهای اقتصادی مطرح شده توسط بسیاری نامزدها، رنگ و بوی مقابله با اقتصاد نئولیبرالی به خود گرفته بود.
از باب آنکه مشت نمونه خروار است به برخی از این محورهای تاکید شده در بیان و گفتمان نامزدها اشاره میگردد:
مخالفت صریح با خلق پول بانک خصوصی؛
لزوم تثبیت نرخ ارز؛
مخالفت با قیمتگذاری دلاری محصولات داخلی؛
ابراز گلایه از مخالفت با مکتب گرانکن؛
ایستادگی در برابر سیاستهای قیمتی (بخوانید گران کردن) برای حل ناترازی بنزین؛
ارائه راه حلهای غیرقیمتی (بخوانید غیر گران کردن) بر مبنای فرمایشات رهبری؛
اعلام انزجار از سیاست جهانی سازی قیمتها؛
مخالفت با افزایش نرخ ارز کالاهای اساسی؛
پیشنهاد انحلال بانکهای خصوصی؛
لزوم جهاد تبیین بمنظور اصلاح و تغییر بنیانهای فکر اقتصادی نامزدها؛
لزوم سر دست گرفتن نسخه بومی اقتصاد مقاومتی؛
ضرورت بها دادن به کسانی که نگاه اقتصادی اسلامی دارند؛
مخالفت صریح با اندیشههای لیبرالی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس و سایر همفکران ایشان (آقای پورابراهیمی، طغیانی، بحرینی و ...) ؛
اینها نمونه مطالباتی بود که تا همین یکیدوسال پیش کسی حرفی از آنها نمیزد، اما امروز به برکت مجاهدتهای رسانهای و تلاشهای بیوقفه دلسوزان عرصه اقتصاد اسلامی، در حال تبدیلشدن به گفتمانی مطرح در سپهر سیاسی کشور شده است.
مشاهده پیامدهای تورمزای حذف ارز ترجیحی در دولت به ظاهر انقلابی سیزدهم، مقدمهای شد تا مردم در انتخابات اخیر مجلس بیشتر حواسشان را جمع کرده و دیگر بین نئولیبرالهای ریشو یا سهتیغه، عمامهبهسر یا کرواتی، اصلاحطلب یا اصولگرا، این حزبی یا آن حزبی، فرقی نگذارند و بیش از این فریفته ظاهر زیبای افراد و سخنان چرب و شیرین سیاستمداران لیبرال نگردند.
از پرتو جهاد تبیینی که اقتصاددانان اسلامی انجام دادند مشخص شد که نسخههای اقتصادی و برنامههایی که دستپروردههای فردریش هایک، میلتون فریدمن، گریبکر و ... برای اقتصاد کشورهای جهان سومی پخت و پز میکنند، موجبات خامفروشی بیشتر و تصرف بازارشان با اجناس وارداتی غربی را فراهم آورده است.
خوشبختانه در بسیاری از محافل انتخاباتی و بویژه در پرسش و پاسخهای دانشجویان با کاندیداها به این مسئله پرداخته شد که جریان نئولیبرال به سردمداری امثال دکتر غنینژاد، مسعود نیلی، طبیبیان، نوربخش، مشایخی و ... با ترویج تفکر مسموم "اقتصاد بازار آزاد"، در واقع بسترساز آزادی درندگی برای گرگهای سرمایهدار بودند تا از این طریق مردم را بیشتر بچاپند و پاره کنند.
سطح پرسشهای مردم از کاندیداها به این سمت و سو رفت که آیا شما هم همچون شبهروشنفکران غربگرا خیال میکنید "نقدینگی" عامل انحصاری و تنها مسبب تورم در ایران است، یا اینکه معتقدید سیاست جهانیسازی قیمتها و دلاری فروشی مواد اولیه نیز در تورم امروز نقشی بنیادین داشته است.
آری؛ به فضل و مدد الهی مردم با عبرتگیری از تاریخ و با مروری بر تجربیات تلخ و شیرین چهل سال گذشته فهمیدند که دیگر زمان آن گذشته که فریب وعده و وعیدهای انقلابینمایان لیبرال را بخورند.
جای بسی شکر دارد که بتدریج مردم به این درک از واقعیت نائل آمدند که نباید بیش از این مرعوب آدرسهای غلط "جریان تحریف" گشت. نباید به دنبال نخود سیاه "تحریم" یا "نقدینگی" راه افتاد. در گام دوم انقلاب میبایست خرمشهرهای اقتصادی را از دست حاکمیت دلار و نسخههای معیشتسوز و نابرابریساز نئولیبرال نجات داد.